۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

نسل تازه‌ای از زنان ایرانی برای حقوق خود مبارزه می‌کند


تظاهرات زنان در ایران (عکس از آرشیو)

روزنامه‌ی آلمانی "دی‌ولت" در تاریخ ۱۱ آوریل، مقاله‌ی مبسوطی به پیکار آگاهانه‌ی زنان ایرانی اختصاص داده است. به نوشته‌ی این روزنامه‌، سی سال پس از انقلاب، نسل تازه‌ای در ایران به وجود آمده که حقوق خود را مطالبه می‌کند.


"دی‌ولت" می‌نویسد، پیکار آرام فمینیست‌های ایرانی سخت‌تر شده است. از زمانی که محمود احمدی‌نژاد محافظه‌کار تندرو، رییس‌جمهوری شده، دولت با شدت بیشتری با فعالان زن مقابله می‌کند.

منصوره شجاعی، یکی از فعالان جنبش زنان می‌گوید: «ما این فشار را بیشتر حس می‌کنیم». شجاعی در برابر این پرسش که آیا می‌توان از انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه ژوئن، بهبود اوضاع را انتظار داشت، سر تکان می‌دهد و می‌گوید که به سیاستمداران اعتماد چندانی ندارد.

از سوی دیگر، فعالان حقوق زن نیز بر تلاش‌های خود افزوده‌اند و در سال‌های گذشته این تلاش‌ها را بهتر هماهنگ می‌کنند. برای نخستین بار در ژوئن سال ۲۰۰۶، صدها زن در میدان هفت تیر در مرکز تهران گردآمدند تا برای حقوق خود تظاهرات کنند.

در آن زمان، پلیس تظاهرکنندگان را با باتوم و گاز اشک‌آور پراکنده ساخت و ده‌ها نفر را بازداشت کرد. منصوره شجاعی به یاد می‌آورد که ماموران حتا اجازه‌ندادند زنان تظاهرات خود را شروع کنند. با این همه، این حرکت بعدها بازتاب گسترده‌ای داشت.

منصوره شجاعی، از فعالان


به این ترتیب، فمینیست‌های ایرانی، راهبرد خود را تغییر دادند و تصمیم گرفتند به ریشه‌ها بازگردند. آنان در گروه‌های دو یا سه نفره در شهرها و روستاها به میان زنان می‌روند. در سالن‌های زیبایی، مغازه‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس با زنان صحبت می‌کنند و برای آنان توضیح می‌دهند که قوانین ایران برای زنان تبعیض‌‌آور است.

برای نمونه، اینکه گواهی زن در دادگاه، نیمی از گواهی یک مرد ارزش دارد. آنان زنان را درباره‌ی چندهمسری، ممنوعیت دستیابی به شغل قضاوت و سنگسار به دلیل زنا آگاه می‌کنند. هر کس قانع شود، طوماری را امضا می‌کند که کارزاری است برای جمع‌آوری یک میلیون امضا برای تساوی حقوق بیشتر. به محض اینکه یک میلیون امضا جمع‌آوری شود، این فهرست به همراه پیشنهادهایی برای تغییر قوانین، به پارلمان ارائه خواهد شد.

منصوره شجاعی از سفر به استان‌های دورافتاده استقبال می‌کند. ولی او همواره به موانع تازه برمی‌خورد. برای نمونه اینکه مردم را با تبلیغات علیه فعالان جنبش زنان تحریک می‌کنند. پلیس تا به حال چند بار فهرست امضا‌ها را مصادره کرده است. منصوره شجاعی در برابر این پرسش که تا کنون چند امضا جمع‌آوری شده می‌گوید، شمار امضاها اهمیتی ندارد، بلکه این واقعیت مهم است که این کازرار در جریان است.

رژیم جمهوری اسلامی می‌داند که جنبش پایه‌ای چه قدرتی می‌تواند ایجاد کند. هر چه باشد، خود این حکومت الهی نیز محصول انقلاب است. به گفته‌ی یک تحلیلگر سیاسی در ایران، رژیم نمی‌داند با دو گروه اجتماعی چه رفتاری بکند: دانشجویان و زنان. چند فعال این جنبش‌ها را می‌توان کنترل کرد، ولی اگر این حرکت به یک جنبش مردمی فراروید، دیگر نمی‌توان آن را مهار کرد.

ولی فراتر از کارزار یک میلیون امضا، در فضای خصوصی نیز چیزی به حرکت درآمده است. رشد شمار باسوادان، دسترسی به اطلاعات از طریق اینترنت و تلویزیون‌های ماهواره‌ای، باعث شده که آگاهی زنان درباره‌ی حقوقشان افزایش یابد.

تصادفا همین جمهوری اسلامی در این زمینه نقش داشته است. در زمان شاه خانواده‌های سنتی اجازه نمی‌دادند که دخترانشان تحصیل کنند و می‌خواستند آنان را از محیط‌های غیراسلامی دور نگاه دارند. این بهانه با اجباری شدن روسری و جداسازی کلاس‌های درس دختران و پسران از بین رفت.

در حال حاضر، در دانشگاه‌های ایران، از هر ده دانشجو، هفت تن آنان دختر هستند. در ایران نسلی از زنان مستقل، تحصیل‌کرده و شاغل پدیدآمده که آگاهانه خواستار کنترل زندگی خود هستند.

منبع از دویچه وله